*****تو ماه منی تو بارون رسیدی امید منی تو شبه نا امیدی!*****
این بیت شعر بالا هیچ ربطی نداره به موضوعه پستم فقط بیانه احساسم بود اونی که باید می فهمه!
.
..
...فکر کردم موضوعه غنیمت شمردنه حال و لذت بردنه از اون شعرایه جالبی داره...خودم شروع می کنم و چند تا شعر از حکیم عمر خیام میزارم...
چون عهده نمی شود کسی فردا را حالی خوش دار این دل پر سودا را
می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه بسیار بتابد و نیابد مارا
ما ییم دمی و مطرب و این کنج خراب جان و دل و جام و جامه پر درد شراب
فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب
لطفا اگه در این زمینه شعر دارید بگذارید........راستی اگه در مورد خیام شاعر و ریاضیدانه عزیز ما هم مطلب و موضوعه جالبی دارید بگید.......از اون دسته شاعر ها و دانشمندانه ما هست که بهش کم لطفی شده در ایران......باورتون میشه که خارج از ایران بیشتر می شناسنش از ما و حتی الان هم کتاب های انگلیسی نوشته شده در مورده اون رو دوباره ترجمه می کنن و دوباره می دن به خودمون دوباره....دوباره و دوباره و دوباره!!!
پس حیفه و کم لطفی نکنیم به این دانشمندمون!
........این است دزدیدن فرهنگ و هویت ما!!!............
*****تو ماه منی تو بارون رسیدی امید منی تو شبه نا امیدی!*****